لغات مشابه گیج کننده انگلیسی
لغات مشابه گیج کننده انگلیسی
لغات مشابه گیج کننده انگلیسی : این لغات از نظر نوشتار و گفتار بسیار شبیه هستند و امکان اشتباه و خطا در زبان آموزان را بالا میبرند. فایل صوتی تلفظ این لغات را می توانید در کانال تلگرام ما به آدرس زیر دریافت کنید:
https://telegram.me/IELTSTOEFLENGLISH
لغات مشابه به هم دردسر ساز:
********************************
Notorious: بدنام و رسوا
Nutritious: مغذی
********************************
Embrace: در آغوش گرفتن، پذیرفتن
Embarrass: شرمسار شدن, خجالت
********************************
Disguise: پنهان کردن، تغییر قیافه دادن
Disgust: انزجار، تنفر، متنفر کردن، بیزار کردن
********************************
Inflammation: التهاب، احتراق
Inflation: تورم، پف کردگی
********************************
Recent: اخیرا
Resent: رنجیدن، خشمگین شدن
********************************
Furry: (خزدار (اسم
fur: (خز، خزدار کردن، باردار شدن (فعل
Fury: خشم، غضب، درنده خویی
Ferry: عبور، عبور دادن، با قایق از یک طرف به طرف دیگر رودخانه انتقال دادن
Fairy: پری
********************************
Comply: فعل) موافقت کردن، اجابت کردن، براوردن)
Compliant: (موافق، مهربان (اسم
Complain: (شکایت کردن (فعل
Complaint: (شکایت (اسم
********************************
Slander: تهمت زدن ،افترا زدن
Slender: باریک، ضعیف
********************************
Participation: مشارکت
Precipitation: بارش باران ، تگرگ و یا برف، تسریع، ته نشین شدن، عجله
*******************************
Comprehensive: ،بسیط، جامع، فراگیر
Comprehensible: قابل درک
********************************
Unearth: از لانه بیرون کردن ،از زیر خاک در آوردن
Unearthly: عجیب و غریب ،غیر عادی
********************************
Scarce: نادر، کمیاب
Sacred: مقدس، وقف شده
********************************
Emigrate: از کشور خود به کشور دیگری برای زندگی رفتن، مهاجرت از کشور خود) خروج از کشور خود)
Immigrate: به کشوری وارد شدن، وطن اختیار کردن
********************************
Thrust: پرتاب کردن، فشار، چپاندن
Trust: اعتماد کردن
********************************
Glimpse: نگاهی گذرا انداختن، نگاه اجمالی
Glance: به عمد نگاهی گذرا انداختن، برانداز کردن
********************************
Proceed: پیش رفتن، اقدام کردن، پرداختن به
Precede: جلوتر بودن از، اسبق بودن بر، مقدم بودن
********************************
Wager: شرط بندی کننده
Wage: اجرت، کارمزد، دستمزد
********************************
Council: شورا، مجلس، انجمن
Counsel: اندرز، مشورت، رایزنی، توصیه کردن و پند دادن
********************************
Eliminate: حذف کردن، کنار گذاشتن
Illuminate: روشن کردن، وضوح بخشیدن به ، درخشان ساختن
مثال:
Fatty foods should be eliminated from the diet.
غذاهای چرب باید از رژیم غذایی حذف شوند.
I greatly misdoubt the accuracy of this… can you illuminate me?
تا حد زیادی به درستی این موضوع شک دارم. میتونی روشنم کنی؟ (این مساله رو برام شفاف کنی؟)
********************************
Inhabit:ساکن شدن، مسکن گزیدن
Inhibit: مهار کردن، منع کردن، مانع شدن
مثال:
a bird that inhabits North America
پرنده ای که ساکن شمال آمریکاست.
cold inhibits plant growth
سرما مانع رشد گیاه میشود.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
فایل صوتی تلفظ این لغات را می توانید در کانال تلگرام ما به آدرس زیر دریافت کنید: