عبارات انگلیسی در مکالمه با معنی فارسی
عبارات انگلیسی در مکالمه با معنی فارسی (بخش سوم)
پرکاربردترین عبارات انگلیسی در مکالمه روزمره همراه با معنی فارسی و مثال:
1
Have company
مهمان داشتن
Example
She didn’t say she had company.
او نگفت که مهمان دارد.
************************
2
To get in / to get on
سوار شدن (در یک وسیله نقلیه)
نکته: to get in برای سوار شدن در ماشین سواری و to get on برای دیگر وسایل نقلیه استفاده می شود.
Example
It’s easiest to get in the car from the driver’s side. The door on the other side doesn’t work well
آسان ترین راه برای سوار شدن به ماشین از طرف راننده است. در طرف دیگر خوب کار نمی کند.
I always get on the bus to work at 34th Street
من همیشه برای رفتن سر کار در خیابان سی و چهارم، سوار اتوبوس می شوم
************************
3
To get out of / to get off
پیاده شدن (از یک وسیله نقلیه)
نکته: to get out ofبرای پیاده شدن از ماشین سواری و to get off برای دیگر وسایل نقلیه استفاده می شود.
Example
Why don’t we stop and get out of the car for a while?
چرا نمی ایستیم و برای چند لحظه از ماشین پیاده نمی شویم؟
Helen got off the train at the 42nd Street terminal
هلن در آخر خط خیابان چهل و دوم از قطار پیاده شد.
************************
4
And so on
و غیره، و مانند آن، و چیزهایی از این قبیل
Example
The patient can have apples, apple juice, soup and so on.
بیمار می تواند سیب، آب سیب، سوپ و چیزهایی از این قبیل بخورد.
************************
5
Such a thing
چنین چیزی
Example
I don’t believe he would tell Leo such a thing.
من باور نمیکنم که او به لئو چنین چیزی بگوید. ( =چنین حرفی بزند.)
************************
6
It’s no accident that
تصادفی/اتفاقی نیست که
Example
It’s no accident that men fill most of the top jobs in the country.
این اتفاقی نیست که بیشتر شغل های مهم کشور در انحصار مردان است.
************************
7
By accident
اتفاقی، بر حسب اتفاق، شانسی
Example
I met her by accident at the bus stop.
بر حسب اتفاق او را در ایستگاه اتوبوس دیدم.
I met her by accident in the street.
تصادفا او را در خیابان دیدم.
************************
8
You are/must be joking
حتما شوخی میکنی، حتما شوخیت گرفته
Example:
What! Buy a house on my salary? You must be joking!
چی! با این حقوقم خونه بخرم؟ حتما داری شوخی میکنی!
************************
9
(to) talk over
بحث کردن در موردِ، مشورت کردن در موردِ، مطرح کردن، در میان گذاشتن
Example
We talked over Carla’s plan to install an air conditioner in the room, but we couldn’t reach a decision.
ما در مورد نقشه کارلا جهت نصب تهویه در اتاق بحث کردیم، اما به نتیجهای نرسیدیم.
Her parents talked it over and decided to give her their permission.
والدینش در این مورد مشورت کردند و بالاخره تصمیم گرفتند تا به او اجازه بدهند
************************
10
In the absence of
در غیابِ، به علت نبودِ
Example
In the absence of a
will the court decides who the guardian is.
در غیاب وصیت نامه، دادگاه تصمیم میگیرد که چی کسی قیم باشه.
************************
11
Stand someone up
کسی را معطل کردن، منتظر نگه داشتن، سر قرار نرفتن، کاشتن (بخصوص در مورد قرارهای عاشقانه)
Examples
I was supposed to go to a concert with Kyle on Friday, but he stood me up.
قرار بود جمعه با کایل برم کنسرت اما اون منو کاشت/ کلی معطل کرد.
Tom stood up Mary once, and she never forgave him.
تام یک بار سارا را سر قرار کاشت (معطل کرد)
و سارا هرگز او را نبخشید.
************************
12
Thanks to someone or something
به لطفِ / به برکتِ / به خاطرِ شخصی یا چیزی
(همیشه معنی مثبت ندارد و نشان دهند قدردانی نیست، بلکه میتواند بار منفی نیز داشته باشد و به معنی جمله بستنگی دارد)
مثال:
Thanks to the storm, we have no electricity
به خاطر طوفان، ما برق نداریم. (بار منفی دارد نه مثبت و قدردانی)
Thanks to Sandy, I found this great apartment.
به لطف سندی، من این آپارتمان فوق العاده را پیدا کردم.
Nordic Vikings have turned into civilized Scandinavian countries only in a millennium thanks to minor but gradual changes in their societies.
وایکینگ های شمال اروپا، تنها در طول یک هزاره، به لطفِ تغییرات کوچک اما تدریجی در جوامع شان، به کشورهای متمدن اسکاندیناوی تبدیل شدند.
************************
13
46: There’s no denying that
نمی شود انکار کرد که / انکار نمی کنم که …/ …یک حقیقت آشکار است/به راستی که
مثال:
There’s no denying that the crime rates have dropped this year, but if you look into the statistics, you’ll realize that…
انکار نمی کنم که نرخ جرم و جنایت امسال افت داشته؛ اما اگر به آمار نگاه کنید متوجه میشید که…
There’s no denying that he was a great man.
نمی شود انکار کرد که او مرد بزرگی بود.
There’s no denying that this has been a difficult year for the company.
این یک حقیقت آشکار است امسال ، سال سختی برای شرکت بوده است.
************************
14
We are witnessing ….
ما شاهدِ …. هستیم.
مثال:
We’re witnessing a complete breakdown in western values.
ما شاهد فروپاشی کامل ارزش های غربی هستیم.
We are witnessing the end of postmodernism.
ما شاهد پایان پست مدرنیسم هستیم.
We are witnessing a great awakening.
ما شاهد یک بیداری بزرگ هستیم.
What we are witnessing is the collapse of the European Union.
آنچه ما شاهد آن هستیم، سقوط و اضمحلال اتحادیه اروپاست.
———————————-
عبارات انگلیسی در مکالمه – عبارات انگلیسی در مکالمه – عبارات انگلیسی در مکالمه
برای مشاهده قسمت اول عبارات کاربردی کلیک کنید
4 دیدگاه دربارهٔ «عبارات انگلیسی در مکالمه با معنی فارسی – بخش سوم»
سلام خسته نباشید
لازم دانستم تا بخاطر زحمات و تلاشهای بسیار ارزشمندتان درا راه تعالی و بالا بردن سطع دانش علمی تشنگان به زبان انگلیسی و نیز تهیه و ارائه این مطالب بسیار ارزشمند از شما تشکر و قدردانی کنم.
کارتان بسیار بزرگ و ارزشمند است و حق بزرگی بر گردن بسیار از دانش آموختگان دارید. بنده نیز به سهم خود میدیون زحمات بیدریغ شما هستم. مطمئن باشید که خداوند پاداش زحمات شما را که بدون هیچ چشم داشت و بطور رایگان در اختیار تشنگان این علم قرار داده و یا خواهید داد را به شما داده و خواهد داد .
لذا بازهم صمیمانه از زحماتتان تشکر و قدردانی کرده و برای شما و همکاران محتر و نیز خانواده عزیزتان سلامتی و سعادت آرزو دارم.
ضمنا ببخشید که نتوانستم برای هر موضوع تشکر بنویسم.
موفففففففففففففففففففففففففففففق باشید
بسیار ممنونم دوست گرامی. حضور گرم شما باعث افزایش انگیزه ما برای ادامه کارمان هست و خیلی خوشحالیم که از مطالب سایت راضی هستید. ممنون بابت همراهی، توجه و حمایت تان❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹
سلام، خیلی مطلب خوبی بود. خیلی ممنون
خواهش میکنم گرامی. ممنون از همراهی شما