اصطلاحات انگلیسی Idioms
اصطلاحات انگلیسی Idioms
اصطلاحات انگلیسی Idioms با مثال و معنی هر اصطلاح – بخش دوم:
************************************
(1)
Put words into sb’s mouth
حرف توی دهان کسی گذاشتن
مثال:
A: You said you were opposed to my proposal, didn’t you?
الف: تو گفتی که با پیشنهاد من مخالفی، مگه نه؟
B: No, I didn’t. Don’t put words into my mouth. I can speak for myself.
ب: نه، گفتم. حرف توی دهان من نگذار. من خودم می توانم حرفم را بزنم.
*********************************
(2)
A pack of lies
یک مشت دروغ
مثال:
Cut it out! I don’t believe you. You’re giving me a pack of lies.
بسه دیگه! حرفاتو باور ندارم. داری یه مشت دروغ تحویلم میدی
*********************************
(3)
Try one’s luck
شانس را امتحان کردن
مثال:
A: Are you well _ prepared for the university entrance exam?
الف: برای امتحان ورودی دانشگاه خوب آماده هستی؟
B: Not really but I want to try my luck.
ب: راستش نه ولی می خواهم شانسم را امتحان کنم.
*********************************
(4)
In one’s interest / to one’s advantage
به نفع (کسی)
مثال۱:
A: Why don’t you open a branch in South America?
الف: چرا یک شعبه در آمریکای جنوبی باز نمی کنید؟
B: It’s not in our interest to expand the company anymore.
ب: به نفع مان نیست که بیش از این شرکت را توسعه دهیم.
مثال ۲:
A: I have a very good job offer from a company in Texas.
الف: از یک شرکت در تگزاس پیشنهاد کاری خیلی خوبی به من شده است.
B: You must turn that offer down. It’s not to your advantage to leave your present job.
ب: باید آن پیشنهاد را رد کنی. به نفعت نیست که کار فعلی ات را رها کنی.
*********************************
(5)
Make the most of
حداکثر استفاده را کردن
مثال:
A: I have a lot of studies. I’m short of time.
الف: خیلی درس دارم. وقت کم می آورم.
B: So you should make the most of your time. Why don’t you make a study schedule?
ب: پس باید از وقتت حداکثر استفاده را بکنی. چرا یک برنامه درسی درست نمی کنی؟
*********************************
(6)
Make the best use of sth
استفاده بهینه کردن – به بهترین نحو استفاده کردن
مثال:
A: I never have enough time for my studies. I’m always behind schedule.
الف: هیچوقت برای درس هایم وقت کافی ندارم. همیشه از برنامه عقبم.
B: If you make a study schedule for yourself, you can make the best use of your time.
ب: اگر برای خودت برنامه درسی درست کنی، آنوقت می توانی از وقتت به بهترین نحو استفاده کنی.
*********************************
(7)
Self-made
خود ساخته
(Someone who achieved success without other people’s help)
کسی که بدون کمک دیگران موفقیت بدست آورده است.
مثال:
A: I’ve heard your uncle is a man of means.
الف: شنیدم عمویت آدم مایه داری است.
B: Yes. He started working when he was 15. He never got help from anyone. Now he’s a successful businessman. He sure is a self-made person.
ب: بله. او از پانزده سالگی شروع به کار کرد. هیچوقت از کسی کمک نگرفت. حالا تاجر موفقی است. واقعا آدم خودساخته ای است.
*********************************
(8)
Soft – hearted
(Kind, merciful, generous)
دلرحم – مهربان – رئوف
مثال:
A: I think our teacher is not as serious as he looks.
الف: به نظر من معلم مان آنقدرها هم که به نظر می رسد جدی نیست.
B: I agree. In my opinion, he’s pretty soft – hearted underneath that serious appearance.
ب: موافقم. به نظر من زیر آن ظاهر جدی، آدم دلرحمی است.
*********************************
(9)
A good mixer
آدم زود جوش و اجتماعی
مثال:
A: Your brother’s very friendly.
الف: برادرت خیلی خودمانی است.
B: Yes. He enjoys people’s company. He’s such a good mixer.
ب: بله. او از مصاحبت دیگران لذت می برد. آدم زودجوشی است.
*********************************
(10)
Good company
آدم جالب و خوش صحبت – آدم خوش مشرب
مثال:
A: Your grandmother is such an amusing person.
الف: مادربزرگت خیلی خوش صحبت است.
B: Yes. You never get bored when you talk to her. She’s good company.
ب: بله. آدم از صحبت کرردن با او خسته نمی شود. آدم خوش مشربی است.
*********************************
(11)
Take the blame
تقصیر را به گردن گرفتن
مثال:
A: We’re in hot water.
حسابی به دردسر افتاده ایم.
B: Yes and it was all my doing. I can’t blame anyone else. I have to take the blame myself.
بله و من باعث آن شدم. نمیتوانم هیچکس دیگر را مقصر بدانم. ناچارم تقصیر را خودم به گردن بگیرم.
*********************************
(12)
Have an argument
جروبحث کردن & مشاجره / دعوا کردن
مثال:
A: Why are you looking through the want ads?
چرا داری صفحه نیازمندی ها را میخوانی؟
B: I’m looking for a new job. You know, I had an argument with my boss yesterday and he threatened to fire me.
دارم دنبال یک کار جدید میگردم. میدونی، دیروز با رئیسم حرفم شد و او تهدید کرد که
اخراجم میکند.
*********************************
(13)
On purpose
عمداً، ار زوی قصد
مثال:
Do you think that she didn’t come to the meeting on purpose?
فکر میکنی او عمدا به جلسه نیامد؟
It was no accident that he broke my glasses. He did it on purpose.
او تصادفی عینک مرا نشکست. عمدا این کار را انجام داد.
*********************************
(14)
Fair and square
کاملا منصفانه ، بی غل و غش، عادلانه
مثال:
A: People say David got his new position through favoritism.
میگویند دیوید پست جدیدش را با پارتی بازی بدست آورده.
B: It’s not true. He has excellent qualifications. He got the position fair and square.
اینطور نیست. او کاملا واجد شرایط است. این پست را کاملا منصفانه بدست آورده است.
*********************************
(15)
Be cut out for something / Be cut out to be something
برای کاری ساخته شدن
Definition: to be the right type of person for something
مثال ها:
I’m not cut out for teaching.
من برای تدریس ساخته نشده ام.
I’m cut out to be a teacher.
من برای معلم بودن ساخته شده ام.
+++++++++++++++++++++++++++++
اصطلاحات انگلیسی Idioms
فایل صوتی تلفظ اصطلاحات انگلیسی Idioms را می توانید در کانال تلگرام ما به آدرس زیر دریافت کنید:
https://telegram.me/IELTSTOEFLENGLISH
++++++++++++++++++++++++++++
برای مشاهده قسمت های دیگر اصطلاحات بر روی لینک های زیر کلیک کنید:
5 دیدگاه دربارهٔ «اصطلاحات انگلیسی Idioms با مثال و معنی هر اصطلاح – بخش دوم»
ممنون از آموزش هایی که قرار می
دهید
خواهش میکنم دوست عزیز
ممنون از مطالب خوبتون. به سایت کوچک
ما هم سر بزنید
سلام دوست عزیز
برای گرفتن نمره بالا در GRE آیا شما کلاس و اساتیدی مجرب دارید؟
ممنون میشم راهنمایی کنید
با سلام
یکی از دوره های فشرده استاد اسدبیگی، دوره آمادگی آزمون جی آر ای هست که به صورت خصوصی در تهران برگزار میشه.
برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید:
https://ielts-toefl-tehran.com/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B3-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C-%D8%AC%DB%8C-%D8%A2%D8%B1-%D8%A7%DB%8C/